موانع مدیریت زنان در ورزش
مقالات (فارسی) کاریردی در حیطه زنان
در سال هاي اخير حضور و مشاركت زنان در حوزه هاي مختلف نظير بازار كار، شركت در مجامع و انجمن هاي علمي وفرهنگي و به خصوص آموزش افزايش چشمگيري داشته است، اما به رغم مشاركت كمي، در بعد كيفي چندان رشدي مشاهده نشده و به حد مطلوب نرسيده است. اگرچه در سال هاي اخير زنان بيشتري در بازار كارحضور پيدا كرده و از نظر كمي تعدادشان افزايش پيدا كرده است، اما به لحاظ كيفي و ارتقا به سطوح مديريتي، نابرابري هايي ديده مي شود و زنان سهم اندكي در انتخاب شدن براي رتبه هاي بالاي مديريت سازماني داشتند.
جايگاه زنان در ورزش ، حتي در وضعيت برابري ساير شرايط، پايين تر از جايگاه مردان بوده است. آخرين آمارهاي اعلام شده از سوي مركز آمار ايران نشان مي دهد كه تفاوتي فاحش بين نرخ مشاركت اقتصادي مردان وزنان در ايران وجود دارد چنان كه اين نرخ براي مردان 72,9 درصد و براي براي زنان 18,5 درصد است. در عرصه هاي مديريتي و تصميم گيري نيز تنها حدود 5,2 درصد مديران كشور زن هستند و هر چه به سوي سطوح بالاي مديريتي ميرويم اين ميزان كاهش مي يابد و 1 درصد در سطوح مدير كل و معاون دستگاه مي رسد. نكته قابل توجه اين است كه از مديران ادارات كل ورزش و جوانان كشور هيچكدام زن نيستند.
آمار نشان دهنده حضور كمرنگ زنان در عرصه مديريت ورزشي است با توجه به موارد فوق در زمينه افزايش تحصيلات، تخصص و مشاركت اجتماعي و اقتصادي زنان، مسئله مورد بررسي اين است كه موانع مديريت زنان در ورزش چه مواردي مي باشد؟
نتایج تحقیقات نشان داد نگرش زنان به توانايي هاي خود مثبت بوده، ولي مردان، نگرشي منفي به توانايي ها و مديريت زنان دارند. نتايج نحقیقات نشان می دهد موانع حضور زنان در پست هاي مديريتي سازمان هاي ورزشي “نبود شرايط مساوي بين زنان و مردان براي رشد در سازمان ها” و “عدم اعتماد به زنان در فرهنگ ايران” بيشترين اشاره را در ميان مصاحبه شوندگان داشتد. و زنان عامل فرهنگي را بيشتردخيل مي دانستند ولي مردان عوامل فردي را عامل اوليه موانع مديريتي زنان قلمداد كردند. توجه به موانع فرهنگي و فرهنگ سازي از طريق رسانه ها كمك خواهد كرد تا زنان نيز پا به پاي مردان در امور مديريتي سازمان هاي ورزشي سهيم باشند.
برگرفته از مقاله الویت بندی موانع مدیریت زنان به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
محقق: سیده طاهره موسوی راد